محل تبلیغات شما

دیروز 23 اکتبر (1 ابان) تولد یکی از موسسان وها، رقیب مادارا، تنها کسی که میتونه از موکتون (جوتسوی چوب) استفاده کنه و همون هوکاگه اول خودمون بود. هاشیراما سنجو! (ببخشید دیروز سرم شلوغ بود امروز داستانشو میزارم)

موقعیت: مخفیگاه اکاتسوکی درحالی که ناهار دیزی داشتن و یه پارچ دوغم سرش خوردن و خلاصه الان همه روی کاناپه ها بیحال و حوصله ولو شدن و میخوان بخوابن.

پین (با یه لحن کشیده و خسته): امروز چندمه؟

ان (بازم با خستگی): 23 اکتبره.

مادارا که مثل پلنگ خسته به صورت سر و ته روی نرم ترین و شیک ترین مبل پهن شده بود یهویی با سرعت میناتو از جاش بلند شد.

مادارا (با داد): چیییییییییییییییییییی؟؟؟ امروز 23 اکتبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ان: اره. چه خبرته؟

مادارا (درجه صدا روی 75): لللللللللللللعععععععععععععننننننننننتتتتتتتتتتتتتتیییییییییییییی!!!!!!!!!!

همه مثل برق گرفته ها سیخ وایمیسن.

سورونا (با ترس): مادارا ساما؟ چیزی شده؟

مادارا (درجه صدا روی 100): امروز تولدشهههههههههههههههههههه!

ادامه دارد.

ببخشید باز مغزم قد نداد 

مجموعه ناروتو اینا! (تولد هاشیراما سنجو بخش پنجم)

مجموعه ناروتو اینا! (تولد هاشیراما سنجو بخش چهارم)

مجموعه ناروتو اینا! (تولد هاشیراما سنجو بخش سوم)

روی ,مادارا ,صدا ,ببخشید ,سنجو ,هاشیراما ,درجه صدا ,هاشیراما سنجو ,صدا روی ,از جاش ,جاش بلند

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اتحادیه صنف خرازی و ورزشی